بصیرت/
اقدام اخیر شبکه بی بی سی فارسی در پخش فیلم ضدمستندی علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی را باید نوعی انتحار این شبکه دانست، چرا که این شبکه به تبعیت از دستگاه سخن پراکنی بریتانیا که به سازمان بی بی سی معروف شده همواره شعار بی طرفی می داده است، اما به یک باره با پخش چنین فیلمی تمام اعتبار خود را زیر پا گذاشت. از طرف دیگر، این شبکه هیچ گاه جسارت برخورد توهین آمیز با رهبر انقلاب اسلامی ایران را نداشت و حتی الامکان تلاش می کرد رویکرد مبارزه با ولایت فقیه را به شکلی مستتر و غیر آشکار دنبال کند، اما چه شده ناگهان پرده برانداخته و این چنین سطحی و رو بازی می کند؟!
ریشه این مسئله را باید در تحولات اخیر جهان، هم در اروپا و به خصوص در خاورمیانه دانست. دولت های غربی به خصوص انگلیس و آمریکا مشروعیت خود را از دست داده اند و ادامه حیات خود را به شدت در خطر می دانند. سقوط چند دیکتاتور عربی، ضربات جبران ناپذیری را به این دولت ها وارد کرده و بیداری رو به فزونی در دنیای جدید، می رود تا نسخه استعمار نو را در هم بپیچد. با سقوط هر دیکتاتور در این منطقه، یکی از شاهرگ های حیاتی دولت های غربی بریده می شود و برعکس، قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را چند برابر می کند. ضمن این که آنها همه این مشکلات را از چشم ایران می دانند.
به این صحبت های تونی بلر که همین چند روز پیش در مصاحبه با روزنامه «تایمز» ابراز شد، توجه کنید: «تا زمانی که رژیم اسلامی ایران تغییر نکند، من به هیچ وجه نسبت به آینده خاورمیانه خوش بین نخواهم بود. ایران دشمن شماره یک غرب است.» بنابراین اقدام بی بی سی فارسی که همواره تظاهر به حرفه ای گری می کند، در نمایش یک مستند آماتور و پیش پاافتاده نشانه ای است از آشفتگی بیش از حد این شبکه. حتی افرادی هم که شناختی علمی و تکنیکی از سینما و فیلم مستند نداشته باشند، با دیدن چنین فیلمی از شبکه بی بی سی فارسی، به ضعف و درماندگی این رسانه در مقابله با انقلاب اسلامی و مردم ایران پی می برد، چراکه این فیلم اصلاً اصول اولیه و اساسی یک مستند را رعایت نکرده است.این فیلم، بیشتر از این که مستند باشد، یک ضدمستند است. ابتدایی ترین عنصر یک فیلم مستند، همان طور که از نام آن پیداست، بیان واقعیات بر اساس اسناد است. یعنی ادعاهای یک فیلم مستند باید سندیت داشته باشند. حال آنکه در فیلم مذکور، حتی یک سند هم ارائه نمی شود. عناصر تشکیل دهنده فیلم بی بی سی درباره رهبر انقلاب اسلامی ایران، ادعا، اکاذیب، تحریف یا اطلاعات ناقص و دستکاری شده است.
به ارائه اطلاعات ناقص و گزینشی درباره یک اتفاق در مباحث سیاسی «حرکت از پله دوم» یا به شکل اختصاری تر «پله دوم» گفته می شود. یعنی مقدمات و موخرات (زمینه ها و نتایج) یک پدیده یا سخن حذف شده و تنها بخش کوچکی که هدف بهره برداری است اعلام و اعلان می شود. در این مستند بارها از این شگرد استفاده شده است. به عنوان مثال در بخشی از آن ادعا می شود که رهبر انقلاب خواهان تعطیل شدن مطبوعات شد و بلافاصله جمله مشهور و تاریخ ساز ایشان مبنی بر این که برخی مطبوعات پایگاه دشمن هستند به نمایش در می آید، اما حیله گری بی بی سی آنجاست که هیچ اشاره ای به فعالیت های مطبوعات تعطیل شده در آن دوران نمی شود که آشکارا همان اهدافی را دنبال می کردند که دشمنان تابلودار ملت ایران و دین اسلام در پی آن بودند؛ اهدافی نظیر تخریب فرهنگ عاشورا، حذف ارزش های دفاع مقدس، ترویج لاابالی گری و ... . این فیلم به اصطلاح مستند همچنین سرنوشت عناصر لانه کرده در چنین نشریاتی را بازگو نمی کند که امروز هر یک به محفلی ضدایرانی پیوسته اند. آیا غیر از این است که هسته اصلی نیروهای همین شبکه بی بی سی فارسی که برای تجزیه ایران و اضمحلال آن در نظام سلطه جهانی راه اندازی شده را خبرنگاران همان نشریات تشکیل می دهد؟
ویژگی دیگری که در این اثر ضدمستند به کار برده شده، جعل و بیان اکاذیب است. این کار در همان صحنه آغازین فیلم که به نمایش تصاویری از فتنه سال 88 می پردازد رخ داده است. در این صحنه خواسته مردم مبنی بر ابطال نتیجه انتخابات نمایش داده می شود و سپس راوی فیلم می گوید: «میلیون ها نفر چیزی را می خواستند، اما یک نفر چیز دیگری را می خواست.» یعنی مخالفت با فتنه و اغتشاشات را تنها به یک شخص محدود کرده است! البته این رویکرد یکی از نشانه های ذات فاشیستی و نژادپرستانه بی بی سی فارسی است؛ خصوصیتی که در بین بسیاری از مدعیان اصلاح طلبی در داخل کشور هم دیده می شود. از منظر آنها افرادی که در انتخابات سال 88 به نامزدهای مورد علاقه ایشان رأی ندادند را اصلاً نباید به عنوان شهروند به حساب آورد. کارگرها، دهقانان، چوپان ها و میلیون ها انسان زحمت کش دیگری که اکثریت 24 میلیون رأی رقیب نامزدهای اصلاح طلبان را به صندوق ها ریختند، از نظر آنها بی ارزش و بی اعتبار است و به همین دلیل به خود این اجازه را دادند که این آرا را از اساس زیر سوال ببرند و بگویند که وجود نداشته است! این نگاه در فیلم شبه مستند بی بی سی هم تجلی یافته است. یعنی اکثریت مردم ایران را «یک نفر» دانسته اند.
اینکه شبکه بی بی سی فارسی متوسل به پخش چنین فیلمی شده که حتی اصول اولیه یک مستند را هم رعایت نکرده، گویای سقوط این رسانه است. یعنی به قدری هراسناک و مستأصل شده اند که تمام اعتبار و آبروی ادعایی و ریاکارانه خود را این چنین به حراج گذاشتند.این حرکت شبکه فارسی زبان بنگاه سخن پراکنی انگلستان گرچه توهینی به ساحت ولی امر مسلمین جهان است، اما در عین حال گویای واقعیاتی شیرین هم هست. این حرکت را باید نوعی اعتراف عملی و رسانه ای بریتانیا به نقش موثر امام خامنه ای(مدظله العالی) در ایجاد بیداری اسلامی و تضعیف جایگاه قدرت های غربی دانست.